هرچه شهرها هوشمندتر میشوند، قابلیت زیست و پاسخگویی به نیازهای شهروندان در آنها بیشتر میشود البته باید به این نکته توجه کنیم که امروزه ما فقط شاهد یک پیشنمایش از آنچه در نهایت، فناوری در محیط شهری میتواند انجام دهد، هستیم.
تا همین اواخر ، مدیران شهری به فکر فناوری های هوشمند بودند تا در درجه اول ابزاری برای کارآیی بیشتری در پشت صحنه و مدیریت شهر داشته باشند. اکنون این فناوری مستقیماً به زندگی ساکنان ورود کرده است. تلفن های هوشمند به کلیدهای شهر تبدیل شدهاند و اطلاعات فوری در مورد حمل و نقل، ترافیک، خدمات بهداشتی، هشدارهای ایمنی و اخبار جامعه را در اختیار میلیون ها شهروند قرار میدهند.
پس از یک دهه آزمون و خطا ، مدیران ارشد شهرداری متوجه شدهاند که استراتژی های شهر هوشمند از مردم و در تعامل با آنها شروع میشود، نه با فناوری. "هوشمندی" فقط نصب رابطهای دیجیتال در زیرساخت های سنتی یا ساده سازی عملیات شهر نیست و امروز میدانیم که این رویکرد در مورد استفاده هدفمند از فناوری و دادهها برای تصمیم گیری بهتر و ارائه کیفیت بهتر زندگی برای شهروندان مؤثر است.
کیفیت زندگی ابعاد گوناگونی دارد، از نفس کشیدن شهروندان و پاکیزگی هوا گرفته تا احساس امنیت در هنگام راه رفتن در خیابان ها. آخرین گزارش از موسسه جهانی مک کینزی (MGI) ، شهرهای هوشمند: راه حل های دیجیتال برای افزایش قابلیت زندگی و سکونت بهتر در آینده(PDF – 6MB) ، چگونگی رفع این نوع نگرانی های عملی و انسانی را توسط دهها برنامه دیجیتال تحلیل میکند. این یافتهها نشان میدهد که شهرها میتوانند از فناوریهای هوشمند برای بهبود شاخصهای اصلی کیفیت زندگی به میزان 10 تا 30 درصد استفاده کنند، اعدادی که نجات زندگی، وقوع جرایم کمتر، سفرهای کوتاهتر، کاهش بار بهداشتی هر شهروند و جلوگیری از انتشار کربن را بیان میکنند.
چه چیزی یک شهر را هوشمند میکند؟
شهرهای هوشمند داده ها و فناوری دیجیتال را برای تصمیمگیری بهتر و بهبود کیفیت زندگی به کار میگیرند. اطلاعات جامعتر، در لحظه به آژانس ها امکان میدهد تا از حوادث و رخدادها هنگام وقوع اطلاع یابند، نحوه تغییر الگوهای تقاضا و نیازمندیها را درک کنند و با راه حلهای سریعتر و کم هزینه به آنها پاسخ دهند.
سه لایه با هم کار میکنند تا یک شهر هوشمند را به جود آورند(شکل 1). ابتدا زیرساخت و تجهیزات فناوری است که شامل انبوهی از تلفنهای هوشمند و سنسورهای متصل شده توسط شبکه های ارتباطی پرسرعت است. لایه دوم شامل برنامههای خاص مدیریت و خدمات شهری است. ترجمه داده های خام و تبدیل آن به هشدارها، اطلاعات، بینش و اقدامات، به ابزارهای مناسب احتیاج دارد و اینجاست که ارائهدهندگان فناوری و توسعه دهندگان برنامهها وارد عمل میشوند. لایه سوم استفاده توسط شهرها، شرکتها و مردم است. بسیاری از اپلیکیشنها تنها در صورت موفقیت پذیرفته شده و موفق به تغییر رفتار میشوند. آنها مردم را به استفاده از تردد در ساعات غیر اوج، تغییر مسیر، استفاده کمتر از انرژی و آب و انجام این کار در زمان های مختلف روز و کاهش فشار بر سامانه مراقبتهای بهداشتی از طریق مراقبت پیشگیرانه از خود ترغیب میکنند.
فناوری های شهر هوشمند پتانسیل قابل توجهی برای ارتقای کیفیت زندگی شهری دارند
MGI ارزیابی کرده که چگونه برنامه های شهر هوشمند میتوانند بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی تأثیر بگذارند: ایمنی، وقت و راحتی، سلامتی، کیفیت محیط، ارتباط اجتماعی و مشارکت مدنی، مشاغل و هزینه های زندگی (شکل 2و3). طیف گسترده ای از نتایج منعکس کننده این واقعیت است که برنامه ها از شهری به شهر دیگر متفاوت عمل میکنند، این به عواملی مانند سیستمهای زیرساخت قدیمی و پایههای اولیه بستگی دارد.
شکل 2- راهحل های شهر هوشمند برای ابعاد مختلف زندگی شهروندان
شکل 3 - نتایج راهحل های گفته شده در شکل 2
این برنامه ها می توانند به شهرها در مبارزه با جرم و جنبه های دیگر ایمنی عمومی کمک کنند
استفاده از طیف وسیعی از اپلیکیشنها، میتواند باعث کاهش تلفات (مانند قتل ، ترافیک جاده ای و آتش سوزی) به میزان 8 الی 10 درصد شود. در یک شهر با جرم و جنایت زیاد و پنج میلیون نفر جمعیت، این اقدام میتواند به معنای نجات جان حداکثر 300 نفر در هر سال باشد. و نیز حوادثی از قبیل حمله، دزدی، زورگیری و سرقت اتومبیل را میتوان 30 تا 40 درصد کاهش داد. در ورای این معیارها، مزایای قابل توجه آزادی، احساس امنیت و آرامش خاطر شهروندان حاصل خواهد شد.
فناوری یک راه حل سریع و مستقیم برای از بین بردن و کاهش جرایم نیست، اما ارگانها میتوانند با استفاده از دادهها منابع و پرسنل محدود خود را به طور مؤثرتری مستقر کنند. به عنوان مثال، در نقشه برداری از جرم و ثبت آن در لحظه وقوع، برای برجسته سازی الگوها، از تجزیه و تحلیل آماری استفاده میکنند ، در حالی که پلیس پیشگیری یک گام فراتر میرود و پیشبینی وقوع جرم را قبل از وقوع آن انجام میدهد. هنگامی که حوادث رخ میدهد ، برنامه هایی مانند تشخیص گلوله، نظارت هوشمند و سیستمهای امنیتی هوشمند خانه میتوانند رسیدگی مأموران و اجرای قانون را تسریع کنند. اما پلیس مبتنی بر داده باید به گونه ای به کار گرفته شود که با رعایت حقوق شهروندی، حفاظت از آزادی های مدنی، از جرم انگاری محلههای خاص یا گروه های جمعیتی خاص جلوگیری کند.
ثانیهها هنگامی اهمیت پیدا میکنند که زندگی در معرض خطر است و این نکته نشان میدهد که سرعت عمل برای اولین پاسخ دهندگان در رسیدن به صحنه وقوع حادثه در شرایط اضطراری حیاتی است. سیستمهای هوشمند میتوانند مراکز تماس و عملیات میدانی را بهینه کنند، در حالی که با در نظر گرفتن اطلاعات ترافیک، یک مسیر خلوت و سریع را برای وسایل نقلیه اضطراری مشخص میکنند. این نوع برنامهها میتوانند زمان واکنش اضطراری را بین 20 تا 35 درصد کاهش دهند. شهری با سرعت پاسخگویی حدود هشت دقیقه میتواند تقریباً دو دقیقه اصلاح شود یا شهری که با متوسط زمان پاسخگویی 50 دقیقه شروع به هوشمندسازی میکند، ممکن است بتواند بیش از 17 دقیقه آنرا کاهش دهد.
فناوری های شهر هوشمند می تواند رفت و آمد روزانه را سریعتر و نارضایتیها را کاهش دهد
ده ها میلیون نفر در شهرهای جهان روز کاری خود را در ترافیک یا اتوبوس ها و قطارهای شلوغ، شروع و پایان میدهند. بهبود رفت و آمد روزانه بر کیفیت زندگی بسیار اثرگذار است.
تا سال 2025 ، شهرهایی که از برنامههای حملونقل هوشمند استفاده میکنند این امکان را دارند که به طور متوسط 15 تا 20 درصد زمان رفت و آمد را کاهش دهند ، در حالی که این بهبود برای برخی از افراد حتی از این مقدار نیز بیشتر خواهد بود. پتانسیل مرتبط با هر برنامه بسته به تراکم هر شهر، زیرساخت های حملونقل موجود و الگوهای رفتوآمد بسیار متغیر است. در یک شهر متراکم با حمل و نقل گسترده، فناوریهای هوشمند می توانند تقریباً 15 دقیقه در روز در زمان متوسط هر سفر صرفه جویی کنند. در یک شهر در حال توسعه که رفت و آمد گستردهای دارد، ممکن است هر روز 20 تا 30 دقیقه بهبود یابد.
به طور کلی، شهرهایی که دارای سیستم حمل و نقل گسترده و پر استفاده هستند از برنامه هایی بهره میبرند که این کار را برای مسافران ساده میکند. استفاده از علائم دیجیتال یا برنامههای تلفن همراه برای ارائه اطلاعات لحظهای در مورد تأخیرها، رانندگان را قادر میسازد مسیرهای خود را در حین حرکت تعیین کنند. نصب سنسورهای اینترنت اشیا در زیرساخت های فیزیکی موجود میتواند به رانندگان خدمات حملونقل کمک کند تا مشکلات را قبل از تبدیل شدن به معضل و چالش برطرف کنند.
برنامه هایی که ترافیک جاده را کاهش میدهند در شهرهایی که رانندگی در آنها رواج دارد یا اتوبوسها وسیله اصلی حمل و نقل است، مؤثرتر هستند. همگام سازی هوشمند سیگنالهای ترافیکی این امکان را میدهد که میانگین زمان رفتوآمد بیش از 5 درصد در شهرهای در حال توسعه که بیشتر مردم با اتوبوس سفر میکنند کاهش یابد. پردازش دادهها در لحظه، رانندگان را از تأخیر مطلع میکند و به آنها کمک می کند سریعترین مسیر را انتخاب کنند. برنامههای پارکینگ هوشمند نیز آنها را مستقیماً به فضای قابل استفاده موجود هدایت میکند و باعث میشود تا وقت آنها برای پیدا کردن جای پارک هدر نرود.
شهرها میتوانند نقش کاتالیزور را برای سلامتی بهتر شهروندان ایفا کنند
تراکم زیاد شهرها وضعیت آنها را بحرانی میکند، اگرچه در حال حاضر از زیرساختهای مناسب برای رسیدگی به سلامت استفاده نشدهاست. با درک اینکه فناوری نقش گسترده ای در مراقبت های بهداشتی دارد و روز به روز نیز در حال پیشرفت است، ما فقط برنامههای دیجیتالی را که در شهرها این نقش را ایفا میکنند، تجزیه و تحلیل میکنیم. ما تأثیر بالقوه آنها را بر طول عمر تعدیل شده به دلیل بیماری و ناتوانی ( DALYs) ، معیار اصلی مورد استفاده توسط سازمان بهداشت جهانی برای پایش میزان شیوع و وجود بیماری در نقاط جهان را، تحلیل کردهایم، که نه تنها سالهای زندگی از دست رفته در اثر مرگ زودهنگام بلکه سالهایی که به دلیل ناتوانی یا بیماری را نیز در نظر میگیرد. اگر شهرها اپلیکیشنهای موجود برای پایش بهداشت را به طور کامل به کار گیرند، احتمال کاهش 8 تا 15 درصدی DALY را مشاهده خواهیم کرد.
برنامه هایی که به پیشگیری، درمان و نظارت بر بیماری های مزمن مانند دیابت یا بیماری های قلبی عروقی کمک میکنند، میتوانند بیشترین تفاوت را در کشورهای پیشرفته ایجاد کنند. سیستم های مانیتورینگ از راه دور بیمار این توانایی را دارند که بیش از 4 درصد از بار سیستمهای سلامت در شهرهای پردرآمد بکاهند. این سیستمها با استفاده از دستگاههای دیجیتال علائم حیاتی بیماران را بدست آورده، سپس آنها را با امنیت کامل به پزشکان که ممکن است در مکان دیگری حضور داشته باشند برای ارزیابی منتقل میکنند. این دادهها میتوانند بیمار و پزشک را در صورت نیاز به مداخله سریع که ممکن است به عوارض و بستری شدن در بیمارستان منتهی شود، مطلع سازند.
شهرها میتوانند با استفاده از دادهها و تجزیه و تحلیل آنها، گروههای جمعیتی پرخطر و نیازمند پایش دقیقتر را شناسایی کنند.این مداخلات که به اصطلاح mHealth نامیده میشوند میتواند پیام و دستورالعملهای نجات بخش و ضروری در مورد واکسیناسیون، بهداشت، رابطه جنسی ایمن و پایبندی به پرهیزهای درمانی ضد ویروس ارسال کند. در شهرهای کم درآمد با نرخ بالای مرگ و میر نوزادان، مداخلات مبتنی بر داده که فقط بر روی سلامت مادران و کودکان متمرکز هستند، میتوانند DALYs را بیش از 5 درصد کاهش دهند. اگر شهرهای در حال توسعه از سیستم های نظارت بر بیماری های عفونی استفاده کنند میتوانند یک گام جلوتر از بیماری واگیردار حرکت کنند و کاهش 5 درصدی دیگر نیز امکان پذیر است. پزشکی از راه دور که مشاوره های بالینی را با کنفرانس ویدیویی ارائه میدهد، میتواند در شهرهای کم درآمد و فقیرنشین که با کمبود پزشک مواجه هستند نیز نجات دهنده باشد.
شهرهای هوشمند می توانند محیط زیستی تمیزتر و پایدارتر ارائه دهند
با رشد شهرنشینی و مصرف و صنعتی شدن، عوامل مخرب محیط زیست چند برابر میشوند. برنامه هایی مانند سیستمهای اتوماسیون ساختمان، قیمت گذاری پویای برق(متناسب با الگوی مصرف) و برخی از برنامه های حملونقل میتوانند با هم ترکیب شوند تا انتشار مواد آلاینده را بین 10 تا 15 درصد کاهش دهند.
پایش مصرف آب، با اندازهگیری پیشرفته و ارسال پیامهای بازخورد دیجیتال، میتواند مردم را به سمت حفاظت از منابع طبیعی سوق دهد و در شهرهایی که مصرف آب مسکونی بالا است ، 15 درصد از مصرف را کاهش دهد. در بسیاری از مناطق در حال توسعه جهان، بزرگترین منبع اتلاف آب نشت از لولهها است. استفاده از سنسورها و تجزیه و تحلیل ها میتواند این تلفات را تا 25 درصد کاهش دهد. برنامههایی مانند ردیابی دیجیتال پرداخت متناسب با تحویل زباله میتوانند پسماندهای جامد سرانه را بین 10 تا 20 درصد کاهش دهند. به طور کلی ، شهرها میتوانند موجب صرفه جویی روزانه 25 تا 80 لیتر آب به ازای هر نفر شوند و سالانه 30 تا 130 کیلوگرم از پسماند جامد غیر قابل بازیافت را کاهش دهند.
سنسورهای پایش کیفیت هوا به طور خودکار علل آلودگی را برطرف نمیکنند، اما میتوانند منابع آلودگی را شناسایی کرده و زمینه را برای اقدامات بعدی فراهم کنند. پکن با ردیابی دقیق منابع آلودگی و نیز تنظیم ترافیک و ساخت و سازها بر اساس آن ، در کمتر از یک سال تقریباً 20 درصد آلاینده های موجود در هوا را کاهش داد. به اشتراک گذاشتن اطلاعات در لحظه وضعیت کیفیت هوا با مردم از طریق برنامه های تلفن های هوشمند، افراد را قادر میسازد اقدامات محافظتی انجام دهند در صورت لزوم ار خانه خارج نشوند. این میتواند اثرات منفی آلاینده ها بر سلامت شهروندان را کاهش دهد و میزان آلودگی هوا را 3 تا 15 درصد کاهش دهد.
شهرهای هوشمند می توانند انواع جدیدی از مشاغل مختص شهرهای دیجیتال ایجاد کرده و ارتباطات اجتماعی را افزایش دهند
بدست آوردن دادههای کمی جامعه دشوار است ، اما MGI از ساکنان شهری نظر سنجی کرد تا مشخص شود آیا کانال های دیجیتال برای برقراری ارتباط با مقامات محلی و همچنین پلتفرمهای دیجیتال که تعاملات دنیای واقعی را تسهیل می کنند (مانند Meetup و Nextdoor) می توانند تأثیری داشته باشند. تجزیه و تحلیل ما نشان میدهد که استفاده از این نوع برنامهها میتواند احساس شهروندان را دوبرابر نسبت به ارتباط با جامعه محلی و سهم افراد را در مشارکت با دولت محلی تا سه برابر افزایش دهد.
ایجاد کانالهایی برای برقراری ارتباط دو طرفه بین مردم و ارگانهای محلی میتواند شهرداریها را با تعاملات بیشتری مواجه کند. بسیاری از ارگانهای مدیریت شهری حضور فعالی در شبکههای اجتماعی دارند و برای مردم برنامه های شهروندی تعاملی خود را ایجاد کردهاند. این کانال ها علاوه بر انتشار اطلاعات ، امکان برقراری ارتباط را برای ساکنان ایجاد میکنند تا مشکلات را گزارش کنند، دادهها را جمعآوری کنند یا در مورد مسائل برنامهریزی پیشنهاد دهند. پاریس بودجه مشارکتی را اجرایی کرده است، به این صورت که همه را به ارسال ایدههای پروژه دعوت کرده و سپس رأیگیریهای آنلاین را برگزار می کند تا تصمیم بگیرد که کدام یک از نگاه شهروندان صلاحیت تخصیص بودجه را دارند.
تبدیل شدن به یک شهر هوشمند یک استراتژی برای ایجاد شغل نیست ، اما راه حل های هوشمند میتواند بازارهای محلی را کارآمدتر کرده و هزینه زندگی را کمی کاهش دهد
بسیاری از مقامات محلی میخواهند بدانند که آیا تبدیل شدن به یک شهر هوشمند منجر به ایجاد مشاغل پردرآمد فناورانه میشود یا موجی از اتوماسیون را تسریع میکند. تجزیه و تحلیل ما این حقیقت را آشکار کرد که هوشمندسازی در میزان اشتغال رسمی تأثیر خالص مثبت کمی دارد. فناوری های هوشمند بعضی از مشاغل (مانند مشاغل اداری و میدانی در شهرداری) را به طور مستقیم از بین میبرد در حالی که سایر مشاغل را ایجاد میکند (مانند تعمیر و نگهداری ، راهبری سیستم و مشاغل موقت نصب تجهیزات). مراکز شغلی الکترونیکی(پلتفرمهای فعال در این حوزه) می توانند با ایجاد مکانیزم های کارآمدتر برای استخدام و جذب افراد بیکار و غیرفعال تأثیر مثبت داشته باشند. برنامههای آموزش رسمی مبتنی بر داده و برنامههای آموزش مجدد آنلاین میتوانند مهارت های شهروندان را افزایش دهند. دیجیتال سازی عملکردهای دولت مانند صدور مجوز برای کسب و کار، مجوز و تشکیل پرونده مالیاتی میتواند بنگاه های اقتصادی محلی را از تشکیل پرونده در بروکراسیهای رایج بینیاز کند و به ایجاد زمینه تجاری بیشتر در حوزه کارآفرینی کمک کند.
تعداد زیادی از پویاترین و مطلوبترین شهرهای جهان با معضل کمبود مسکن جدی روبرو هستند و همین موضوع باعث افزایش اجارهبها و قیمت مسکن شدهاست. افزایش عرضه مسکن میتواند این هزینهها را کاهش دهد. در بسیاری از مناطق، بوروکراسی تملک زمین، مطالعات زیست محیطی، تصویب طرح و مجوز را کند و با مشکل مواجه میکند. دیجیتال کردن این فرایندها میتواند مشکلات و تأخیرها را برطرف کند و باعث ایجاد ساخت و ساز بیشتر شود. بعلاوه، اکثر شهرها دارای مقدار قابل توجهی زمین بایر هستند که می تواند برای ساخت مسکن مورد استفاده قرار بگیرد. ایجاد پایگاه دادههای منبع باز مربوط به املاک و مستقلات میتواند به شناسایی قطعه زمین های مناسب برای توسعه مناطق مسکونی شهرها کمک کند.
برنامههای هوشمند باعث صرفه جویی در زمینه های دیگری نیز مانند تشویق استفاده کارآمدتر از آب و برق و سیستم مراقبت های بهداشتی میشوند و در مقابل محصولاتی به سبد مصرفی خانواده ها میافزایند مانند سیستم های امنیتی خانه، وسایل هشدار شخصی و گجتهای پوشیدنی و ... اما آنها ارزشی را ارائه میدهند که بسیاری مایل به خرید و استفاده از آنها هستند. اپلیکیشنهای حملونقل ارزش جدیدی نیز دارند، اگرچه استفاده از برنامههای ترابری شهری ممکن است افراد را ترغیب کند تا تولید سفرهای درون شهری افزایش بیاید. با این حال، سایر برنامه های وسایل حملونقل اشتراکی این امکان را برای برخی افراد فراهم میکنند که از مالکیت وسایل نقلیه شخصی صرف نظر کنند. MGI تخمین میزند که با استفاده از این رویکرد یک فرد به طور متوسط میتواند تا 3 درصد در هزینه های جاری سالانه صرفه جویی کند.
نگاهی به گسترش فعلی این تکنولوژیها در 50 شهر جهان نشان میدهد که حتی پیشرفتهترینها نیز هنوز راه طولانی در پیش دارند
MGI در مقاله خود تصویری از جایگاه 50 شهر در سراسر جهان را به نمایش گذاشته(شکل 4و5و6)، نه برای انتخاب هوشمندترین شهر جهان بلکه برای نشان دادن فعالیت گسترده انجام شده در سرتاسر جهان. این شامل ارزیابی زیرساخت فناوری هر شهر، ارائه برنامه و تصویب عمومی طرحهای مرتبط با این حوزه است.
دیدگاه ما در مورد زیرساخت فناوری هر شهر به میزان حسگرها و دستگاهها، کیفیت شبکه های ارتباطی و وجود درگاه های انتقال و دسترسی دادهها توجه دارد. از میان پیشرفتهترین شهرها میتوان به آمستردام، نیویورک، سئول، سنگاپور و استکهلم اشاره کرد اما حتی این پیشگامان نیز تنها در حدود دو سوم راهی را که امروزه یک پایگاه جامع فناوری را تشکیل میدهد را طی کردهاند. به طور کلی شهرهای سراسر چین، آسیای شرقی، اروپا و آمریکای شمالی و همچنین شهرهای منتخب در خاورمیانه دارای زیرساختهای فنی نسبتاً قوی هستند. اما کسانی که در آفریقا، هند و آمریکای لاتین به سر میبرند به ویژه در لایه حسگرها و تجهیزات(زیرساخت)، در میزان سرمایه گذاری عقب هستند.
ما با استفاده از یک چک لیست از برنامه های هوشمند فعلی، پیشرفت هر شهر را در زمینه پیاده سازی ارزیابی کردیم. حملونقل در اکثر شهرها از اولویت های اصلی بوده است ، اما مناطقی که بیشترین تعداد برنامه را در کل اجرا کردهاند - لندن، لسآنجلس، نیویورک، سئول، شنژن و سنگاپور در چندین حوزه منشعب شدهاند. و برخی از این شهرها هنوز برنامههایی را که بیشترین پتانسیل را برای حل برخی از مسائل اولویت دار خود دارند اجرا نکردهاند.
MGI نظرسنجی های آنلاین را در تمام شهرهای مورد تجزیه و تحلیل انجام داده تا احساس مردم را نسبت به فناوریهای موجود در محیط خود ارزیابی کند. ما دریافتیم که شهرهای آسیا در آگاهی، استفاده و رضایتمندی قویترین عملکرد را دارند، در حالی که شهرهای اروپا عقب ماندهاند. به نظر می رسد دلیل آن فرزندآوری و آگاهی بیشتر و داشتن جمعیت جوانی است که نه تنها روش دیجیتالی را برای انجام کارها میپذیرد بلکه باعث توسعه آن میشود.
شکل 4- میزان تونانمندی فناوری در 50 شهر جهان
شکل 5 - میزان استقرار برنامههای شهر هوشمند در 50 شهر جهان
شکل 6- میزان آگاهی، کاربرد و رضایت شهروندان از برنامههای هوشمندسازی بکارگرفته شده در شهرها
شهرهای هوشمند اقتصاد زیرساخت ها را تغییر میدهند و زمینه همکاری و مشارکت بخش خصوصی فراهم میکنند
فناوریهای شهر هوشمند به شهرها کمک میکند تا بیشتر از ظرفیتهای خود بهره ببرند، خواه دارای سیستم های فرسوده و قدیمی گسترده باشند یا از ابتدا در حال ساخت سیستمهای بهروز. دیگر تنها سرمایهگذاری در داراییهای فیزیکی و نگهداری آنها وجود ندارد ، بلکه فناوری های هوشمند می توانند با ایجاد مؤلفههای جدید، قابلیت های جدیدی برای سرمایهگذاری و توسعه اقتصادی بهوجود آورند.
سرمایهگذاری در زیرساخت ها در گذشته شهرها را در پروژههای طولانی مدت و بسیار پیچیده قرار میداد. اکنون، با استفاده از ترکیب صحیح ساخت و ساز سنتی و راه حل های هوشمند، آنها میتوانند پاسخ پویاتری به تغییر تقاضا و نیازمندی شهروندان بدهند. اگر رشد جمعیت در محله ای دورتر افزایش یابد ، افزودن خط مترو یا اتوبوس جدید با گسترش ناوگان حملونقل ریلی ممکن است سالها به طول انجامد. در مقابل ایجاد یک سرویس مینیبوس برای برآورده کردن تقاضای ساکنین آن منطقه میتواند با سرعت بیشتری اجرا شود و هزینههای کمتری در بر خواهد داشت
شهرداری لازم نیست تنها تأمینکننده و مجری هر نوع سیستم خدمات و زیرساخت باشد. در حالی که اجرای بیشتر برنامههایی که بررسی کردیم به بخش دولتی مربوط میشود ، بیشتر سرمایه گذاری اولیه میتواند از طریق سرمایهگذاران بخش خصوصی انجام شود (شکل 3) و بودجه عمومی فقط برای کالاها و خدمات عمومی که باید توسط شهرداریها تأمین شود صرف خواهد شد. علاوه بر این، بیش از نیمی از سرمایه گذاری اولیه که باید توسط بخش دولتی انجام شود، با ایجاد رونق اقنصادی بازدهی مالی مثبتی ایجاد میکند که این امر زمینه همکاری و مشارکت بخش خصوصی را باز میکند.
شکل 7 - آمار میزان سهم بخش خصوصی و دولتی در شهرهای هوشمند
افزودن بازیگران بیشتر به این ترکیب رویکرد مثبتی خواهد بود، زیرا باعث افزایش تعامل و استفاده از خلاقیت بیشتر برای ارتقاء وضعیت موجود میشود. در این رویکرد که نوآوریهای بخش خصوصی به صورت طبیعی به وجود میآیند، نقش دولت ممکن است شامل تنظیم روابط، دعوت بازیگران اصلی، ارائه یارانه یا تغییر تصمیمات خرید باشد و در کل وظیفه حمایتگری خود را انجام میدهد. برخی از شهرها به جای استفاده از رویکرد برنامهریزی جامع، یک اکوسیستم، کنسرسیوم و حتی فضاهای همکاری فیزیکی ایجاد میکنند.
برخی از شهرها تحولات خود را با مزایای ذاتی مانند ثروت، تراکم و صنایع پیشرفته موجود آغاز میکنند. اما حتی مناطقی که فاقد این موارد هستند میتوانند با نگرش، مدیریت خوب، تمایل به کنار گذاشتن روشهای معمول انجام کارها و تعهدی بیامان و قابل اتکا در تأمین نیازمندیهای ساکنان، خود را متمایز کنند. زمینه فعالیت خالی زیادی برای بخش خصوصی وجود دارد ، نه برای سود ، و پیشرفت در تکنولوژی بلکه مهمتر از همه، افراد باید بتوانند آینده شهرهایی را که آنها را خانه و موطن خود می نامند، آنطور که شایسته است شکل دهند.
منبع: McKinsey Global Institute
ترجمه: امیرحسین ایمانی