صنعت گردشگری با قدمتی طولانی، یکی از بهترین و ابتدایی ترین پذیرندگان جدیدترین پیشرفت های تکنولوژیکی بوده است. با این حال ، همه سازمان ها ثابت نکرده اند که می توانند آن را با همان سرعت انجام دهند و بسیاری از آنها در اجرای استراتژی های BI عقب مانده اند. هنوز بخشی از صنعت نیازمند یک تحول عمیق است.
مخاطب شناسی، اولین قدم تحول دیجیتال در صنعت گردشگری
این دیگر منطقی نیست که بین مشتری های دیجیتال و غیر دیجیتال تفاوت قائل شویم. امروزه تمام تاکتیک های بازاریابی یک مؤلفه دیجیتالی دارند و بیشتر رفتار مصرف کننده متاثر از لحظه های دیجیتال است. شرکت ها باید «رویکردی متمرکز بر رفتار مشتری» را در پیش بگیرند.
بازار فعلی با استفاده از معیارهای پیشرفته و قابلیت ردیابی دیجیتال ، نیاز به توسعه قابلیت های پیش بینی کننده بیشتر برای برند ، مشتری و توسعه تجارت دارد.
شرکت های جهانگردی با واقعیت جدیدی روبرو هستند که در آن کسب دانش هرچه بیشتر در مورد مسافران بسیار حیاتی است ، زیرا مشتریان امروزی ارزش بسیار بیشتری از سود خالص معامله دارند. آنها همچنین ایجاد کننده اعتبار برند هستند و از طرفی مشتری های جدیدی را جذب می کنند و ارزش مشتری های آینده را افزایش می دهند. تأثیر مسافران بر روی برند بسیار مهم است. اگر اعتبار خود را توسط مشتریان ایجاد نکرده باشید ، هزینه های تبلیغ بیش از حد افزایش می یابد.
گفته میشود حداکثر ۷۰ درصد اعتبار یک تبلیغ به این است که با صدا و توصیه های مشتریان باشد.
یکی از مفاهیم هوش تجاری به معنای «درک هر مرحله از تجربه مصرف کننده» است. در صنعت گردشگری این مراحل با الهام شروع می شود و به دنبال آن برنامه ریزی ، رزرو ، اقامت و پس از اقامت انجام می شود. این یک چالش مهم دیگر این است: اگر بتوانیم در مرحله الهام با مصرف کننده ارتباط برقرار کنیم ، نرخ تبدیل و هزینه های مرتبط بهتر خواهد بود.
البته فناوری به تنهایی کافی نیست. باید با استراتژی درست همراه باشد. این ترکیب هردوی آنهاست که مشخص خواهد کرد که آیا ما می توانیم هر کانال و تعامل مشتری را با سود بیشتری مدیریت کنیم.
این به نوبه خود ، ما را قادر می سازد با توجه به پایین تر بودن هزینه های خرید مشتری ، سودآوری بیشتری برای فروش داشته باشیم. در مورد هتل ها ، ما در مورد پس انداز حداکثر ۷۰٪ و حتی در برخی موارد ۲۰۰٪ هزینه تبدیل صحبت می کنیم.
بیشتر بخوانید،بیشتر بدانید! تحول در مدل تجاری افزایش اعتبار، مرحله مهم برای تحول دیجیتال در صنعت گردشگری
داشتن اعتبار آبرومند به یک هدف اصلی تبدیل شده است. در حقیقت ، سرمایه گذاری در «تجربه مشتری» بیشتر از صرف تبلیغات دارای اهمیت است. این یک سرمایه گذاری است که بازده بسیار بالایی را ارائه می دهد. در پایان روز ۵۵٪ از مشتریان مایل به پرداخت هزینه های بیشتر برای خدمات بهتر هستند.
در صنعت گردشگری ، خدمات همه چیز است. همه شرکت های گردشگری باید تلاش مشتریان خود را به بهترین طرفداران و سفیران خود تبدیل کند. شرکت هایی مانند Iberostar یا Palladium با استفاده از استراتژی های تجربه مشتری ، به رشد دو رقمی سود رسیده اند.
مراحل تحول دیجیتال در صنعت گردشگری
با مرور کل زنجیره تامین در تمام مراحل سفر مشتری، «زنجیره باید محکم و منعطف» باشد. یعنی ابتدا باید مسیر زنجیره تامین خدمات مشخص و فرآیند مستحکم و قابل ارائه به حجم درخواست بالا ایجاد شود. فن آوری های جدید علاوه بر امکان بهره وری بیشتر در بهره برداری ، ساده تر کردن زنجیره ارزش و ارائه اطلاعات واقعی در کسب و کار ، جهش به سمت مدل های جدید تجاری را امکان پذیر می کند.
استراتژی در صنعت گردشگری بر آن است که به طور فزاینده ای علمی شود و بدنبال کمیت و اندازه گیری مطلق همه چیز باشد. تعیین معیارها برای هر تصمیم و اقدام انجام شده برای به حداکثر رساندن سود کسب و کار و به دست آوردن مزایای رقابتی اساسی است.
امروزه فناوری، امکان ردیابی ، تفسیر و بررسی متقابل همه چیز با سایر داده ها را در زمانی واقعی امکان پذیر می کند. این نه تنها واضح ترین مورد ، یعنی تعامل با مشتری ، بلکه سایر عوامل موجود در زنجیره ارزش ، مانند دوره های آموزش کارمندان را شامل می شود.
این نکته آخر ، در مورد کارکنان و استعدادها ، یکی دیگر از چالش های این بخش است. جذب و حفظ استعداد در هنگام اجرای موفقیت آمیز استراتژی کسب و کار اساسی است. شرکت ها در صنعت گردشگری همیشه در نگهداری از مشتری بسیار خوب عمل کرده اند و به کارکنان خود آموزش می دهند تا از خدمات نفیس مشتری برخوردار باشند. با این حال ، اکنون لازم است عنصر دیگری را نیز درج کنید: وابستگی کارمند ، تعهد وی به شرکت.
تحول دیجیتال در صنعت گردشگری
منبع : urbannext.net
مترجم: پیام مسگرها
به طور خلاصه ، صنعت گردشگری باید وسعت کامل فرآیند تحول دیجیتالی را در آغوش بگیرد. فقط در این صورت می توان بر نسبت ضعیف فعلی غلبه کرد که طبق مطالعات انجام شده توسط فارستر ، نشان می دهد که تنها ۳۷٪ شرکت ها واقعاً نیازهای مشتریان خود را درک می کنند.
علاوه بر ایجاد بهره وری بیشتر در بهره برداری ، ساده تر کردن زنجیره ارزش و ارائه اطلاعات واقعی در کسب و کار ، فناوری های جدید این جهش را به سمت مدل های جدید تجاری ، باز کردن درب فروش متقابل ، خرید بیمه ، تجربیات و غیره امکان پذیر می کند. نه فقط در طول تعطیلات بلکه در تمام طول سال.